- نویسنده : رسول طهماسبی
- ۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
- کد خبر 13255
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
به گزارش قلعه نیوز؛ دکتر یدالله کریمی پور ، استاد ژئوپلتیک دانشگاه خوارزمی ؛ لشگر ۹۲ زرهی اهواز یا خوزستان؟! به هر دو نام خوانده شده است، ولی در واقع این لشگر ناجی کل ایران بود. به اغلب احتمال این لشگر حتی فراتر از لشگر زرهی۳۶ گاش اسرائیل(اشغالگر) و در عمل بین ۱۶کشور خاورمیانه و ۵۶ کشور افریقا، توانمندترین واحد نظامی بود. این یادداشت کوتاه اختصاص به رویکرد تاریخی این لشگر در مقطع زمانی جنگ ۸ ساله دارد.
نخستین و برترین ویژگی این واحد نظامی آن بود که همه کادرش حرفه ای و آموزش دیده بودند. دوم آن که مجهز به پیشرفته ترین تجهیزات و سازه های جنگی بود. سوم آن که به طور قطع با وجود سازماندهی برتر جاسوسی و ضد جاسوسی، بیشترین اشراف اطلاعاتی را بر تحولات و تحرکات نظامی عراق داشت. اطلاعات عملیاتی هیچ واحد و تشکیلات نظامی جهان در باره توان نظامی عراق به اندازه این لشگر نبود.
هنگامی که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، ایران زیر حمله همه جانبه عراق قرار گرفت، در حالی که چهار لشکر نیروی زمینی ارتش در منطقه کردستان درگیر جنگ داخلی بودند، لشگر ۹۲ زرهی با کمک محدود تنها یک یگان رزمی اعزامی از شیراز و یک یا دو گردان از تیپ خرم آباد، تقریبا به تنهایی از شلمچه تا پایین مهران و تنها با کمتر از ۲۵٪ استعداد باقیمانده اش، در برابر ارتش تا بن دندان تجهیز شده عراق ایستاد. در واقع رویای پرزیدنت صدام حسین برای تصرف یک هفته ای تهران با دفاع جانانه و علمی تنها ۲۵ درصد نیروی مستقر این لشگر ، برباد رفت.
قهرمانی این لشگر در روزهای نخست جنگ در حالی بود که در شوم ترین دوره خود به سر می برد(تنشهای سال های نخست انقلاب اسلامی). کمبود و بلکه نبود پشتیبانی یا لجستیک مناسب خطرناکترین شرایط را برای این لشگر ساخته و پرداخته کرده بود. مثلا در حالی که برپایه تعریف دفاعی، هر سرباز حرفه ای و عملیاتی- میدانی، باید توسط ۲۵ نفر در عقبه تامین شود، در آن روزها این تعداد به دو نفر هم نمیرسید. کمبود پشتیبانی حاد و وحشتناک بدانجا رسیده بود که این توانمندترین واحد نطامی ایران درآنروزها، حتی از دسترسی به گازوئیل برای نفربرهایش نیز عاجز مانده بود.
سازمان ارتش، از جمله واحد لشگر ۹۲ زرهی، حتی پیش از حمله عراق با چند مشکل حیاتی دست و پنجه نرم می کرد. نخست از هم پاشیدگی سیستم اطلاعاتی اش در عراق بود. چنان که هیچکدام از ۱۶۳ پایگاه اطلاعاتی ارتش در عراق، فعال نبودند. خلا اطلاعاتی ضربه ای کاری برای ساختار ارتش فراهم آورده بود. در واقع این سیستم پس از انقلاب آسیب دید و افرادی که در عراق ماموریت داشتند از ترس محکومیت به کشور نیامدند. دوم، نیروی زمینی و نیروهای داوطلب مردمی جذب کردستان و غرب شدند و این مسئله باعث شد که نیروهای مناسب به صورت گسترده در منطقه حضور پیدا نکنند. سوم آن که پشتیبانی لجستیک در سال های پس از انقلاب اسلامی تقریبا بی معنی شده بود. هم چنین از دسترس خارج شدن بیشتر(بازنشستگی، اعدام، اخراج و…) فرماندهان حرفه ای ضربه کاری و کشنده دیگر برای این لشگر به شمار می رفت. در چنین شرایطی حوزه جغرافیایی ماموریت این لشگر گسترده و غیر قابل باور بود. دفاع از چنگوله تا دهانه اروند رود به درازای ۵۰۰ کیلومتر به لشگری سپرده شده بود که تنها می توانست از یک چهارم استعداد پیشین خود استفاده کند. به گونه ای که در هر محور درگیری، با یک لشکر تقویت شده و پرتوان عراق، ناگزیر بود تنها با دو گردان ایستادگی کند. در بهترین شرایط، لشگر به شدت تضعیف شده ۹۲، ناگزیر بود به تنهایی در برابر لشگرهای ۹ و ۱۰ زرهی عراق، همچنین لشگر یک و پنج مکانیزه و دو تیپ ویژه عراق روبرو شده و ایستادگی نماید. با وجود روند فراگیر تضعیف سازی اطلاعاتی، فرماندهی و کادر، لجستیک و….، تنها در روز ۲۴ شهریور ۱۳۵۹، یعنی ۶ روز پیش از حمله صدام، جانشین لشگر ۹۲، دستکم ۸ نامه و پیام مبنی بر خطر حمله عراق به مقامات بالاتر ارسال نمود. به هر روی در تاریخ نظامی معاصر جهان، نام لشگر ۹۲ درخشان و تابناک خواهد ماند.لشگری که به تنهایی و تقریبا بی هیچ پشتیبانی در برابر ۶ لشگر تازه نفس عراق ایستاد. لشگرهایی مجهز که پشتبانی ۳۸ کشور را داشتند. به گمانم طی ۲۰۰ ساله اخیر تاریخ کشورمان، هیچ واحد نظامی به اندازه ۹۲ زرهی در پاسداری از مرزهای خشکی میهن موثرتر نبوده است.
(برگرفته از: مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ۱مهرماه ۱۳۹۶؛ وقتی یک لشگر ایرانی در برابر ۶ لشگر عراقی ایستاد.)
لشکر ۹۲ زرهی اهواز
https://akhbarghalehtol.ir/?p=13255